ازی دختر ژاپنی که در کشورهای اسپانیا، انگلیس، امریکا، کانادا و ژاپن زندگی کرده، در ویدئویی بیست دقیقهای توضیح می دهد که چرا از زندگی در ژاپن متنفر است؟
له شدن فرد زیرپاهای جمعیت!
ما ژاپنیها از کودکی طوری تربیت میشویم که در هر شرایطی باید به جمع احترام بگذاریم. مثلاً نریختن زباله در مکانهای عمومی بسیار خوب است. ولی جمعگرایی گاهی اوقات زندگی را غیرقابلتحمل میکند. احترام افراطی به جمع باعث شده تا ما با چیزهای نو و با آدمهای متفاوت و جدید که مانند جمع نیستند دچار مشکل باشیم. دیگران تصور میکنند که ما ژاپنیها بسیار نوآوریم ولی اینطور نیست. ما با نوآوریها و ایدههای جدید برخورد خشنی داریم. همچنین ما به تفاوت های فردی احترام نمیگذاریم. در ژاپن، بهظاهرِ متفاوت من احترام نمیگذارند. من مدام در معرض قضاوت شدن هستم. مدام درباره رنگ موهایم یا تتویی که روی پوستم دارم قضاوت میشوم. متأسفانه تحمل تنوع فکری و رفتاری در ژاپن کم است
فرمان پذیر باش
در جامعه ژاپنی نظام سلسله مراتبی [اقتدار از بالا به پایین؛ از مدیر به کارمند، از سالمند به جوان] مدام تشویق و تقویت میشود. در مدرسه بین معلم و دانشآموز سلسله مراتب محکمی وجود دارد هرچند در سالهای اخیر اوضاع کمی بهتر شده. در مدرسه هیچ قانونی را نمیتوان نقض کرد. اگر نقض کنید دو یا سه ساعت در اتاق مدیر مدرسه باید پاسخگو باشید. در واقع مانند نظام ارتش است. در این نظام سلسله مراتبی فضایی برای شما وجود ندارد که ایدههایتان را بگویید چون شما در این نظام سلسله مراتبی یک دونپایه هستید. نظام سلسله مراتبی سازمانی در محل کار هم همینطور است.
اگر شما بخواهید ایده متفاوتی بدهید یا بخواهید متفاوت ظاهر شوید طوری به شما نگاه میشود که انگار دیوانه یا عجیبوغریب هستید. کسی شما را جدی نمیگیرد و اساساً آدمهای متفاوت بهعنوان مساله دیده میشوند. مدام احساس میکنید که روی شما فشار وجود دارد که مانند همه باشید.
فضولی اجتماعی
در ژاپن فرهنگ فضولی وجود دارد. البته ما در ژاپن بسیار به همدیگر کمک میکنیم. مثلاً همسایهها و اقوام به هم کمک میکنند. ولی شما مدام در معرض سؤال و جواب قرار دارید. مثلاً بسیار طبیعیست که از شما بپرسند که دیروز کجا بودی؟ کجا رفتی؟ درباره ظاهرتان و درباره مد لباستان بپرسند. منظور من دوستان و خانواده نیستند. حتی عمو و دایی نیز از شما سؤال میکنند!
کاملگرایی ربات گونه
در ژاپن برای مثال سیستم حملونقل عمومی بسیار خوب و منظم است. این بسیار عالی است ولی در پس این موضوع قربانیهایی نیز وجود دارند. ما باید مانند روبات عمل کنیم. همه میخواهند که شما کامل باشید. اگر شما به دلایل نهفته در زندگی خصوصیتان اشتباه کوچکی انجام دهید برخورد بدی با شما میشود. برای همین وضعیت بسیار اضطرابآور و استرسزاست. همین است که افسردگی در ژاپن بالاست (رفرنس: کانال فردین علیخواه، جامعهشناس (https://t.me/Fardinalikhah))
☑️⭕️تجویز راهبردی:
نکاتی که این دختر جوان از ژاپن می گوید فقط نظر او نیست. منابع دیگر نیز این ویژگی ها را تایید می کنند. شما را دعوت می کنم به تامل در سه نکته زیر:
1- تمام فرهنگ ها، نقاط مثبت و منفی (البته از نظر ما) دارند. هیچ فرهنگی نیست که بدون عیب و ایراد و گاهی اوقات ایرادهای خنده دار باشد وقتی در کشوری هزاران نفر میمون پرست هستند این قابل دفاع و هضم است (البته باز از نظر ما)؟
2- ژاپن با همین مختصات فرهنگی به پیشرفت فوق العاده رسیده است و آلمان با مختصات فرهنگی دیگری و همین طور مالزی نیز با ویژگی های منحصر به فرد خود. بنابراین قرار نیست ابتدا یک فرهنگ ایدئال، استاندارد و واحد را درست کنیم و سپس به پیشرفت بپردازیم. با فرهنگ های مختلف می شود مسیر توسعه را آغاز کرد.
3- ژاپن مسیری از توسعه را رفته است که اگر نگویم کاملا ولی تا حدود خوبی با مختصات فرهنگی اش همخوانی داشته است (نظم، انضباط، فرهنگ پدرسالاری/بزرگ سالاری/رییس سالاری، محافظه کاری، همکاری جمعی). ما نیز به این فکر کنیم که مسیر توسعه کشورمان/سازمان مان را به گونه ای طراحی و طی کنیم که بیشترین تناسب را با فرهنگ ایرانی (خلاقیت و نوآوری فردی، شوق بیش از حد به پیشرفت، دگرپذیری، جستجوی نتایج کوتاه مدت، علاقه به تجارت و خرید و فروش و ...) دارد. تا کنون به فرهنگ به مثابه «مانع توسعه» نگاه کردیم یک بار هم شده به مسکوی نوع خاصی از توسعه باشد. مسیری از توسعه را انتخاب کنیم که بیشترین بهره را از فرهنگ ببریم. سپس در طول مسیر مختصاتی از فرهنگ که نیازمند تعدیل و ترمیم است به مرور ساخته و پرداخته می شود
مجتبی لشکربلوکی
برچسب : نویسنده : 5mojtabajns3 بازدید : 79